هم سلولی...
هم از خودم بی خیال شدم هم از خیال تو مرا دیگر درک نکن...بدنم حسی ندارد...سرد شده ام سرد و این غروبم نیست تو فقط در حد یک....علامت تعجب ...در ذهنم ماندی کمی دیگر هم صبر کنی تمام خواهی شد....همان گونه که در خود تمامم کردی/
نظرات شما عزیزان:
❥.FAR.❤.HAN.❥ + چهار شنبه 12 دی 1394
/ 23:43 /